در فصل سومَم فصل یاغی فصل درختان برنزه پوست و زرد پوش و چقدر صیقلی شده تنم... که الماس ِ درد ذره ذره شاخه های عریان عمرم را می تراشد
بگذار اره ی دو سرِ سیاه و سپید هم همراهی کند درد را... این شاخه ها بسیار بریده اند و بر زمین تفدیده ی فصل دوم خون دل ها ریخته اند
سلام فصل آخرم برف ِ تو پیش تر... سر شاخه های عمرم را سپید کرده است و چقدر امید دارم سردی ِ دی ات را شکوه بهمن ات جبران کند ... اسفند برسد سرود فصل اول را به نهال ها هدیه خواهم کرد
جعبه ی باز سازت را کنار تربگذار که ... پای غفلت عابران نشکند حفاظ غرورت را . حالاکه می نوازیآهنگ نیاز را رو به دیوارچرا ؟! رو به خیابان بایست میدان ، عابر نیست از صبح دو زانو به شنیدنت نشسته است . ویلون نواز! از نیاز با ساز چه گفتی؟ که معصومانه سر به شانه های لرزانت گذاشته و تو را زار می زند... . آرشه ات را از گیسوی کدام پری ساخته ای که با سازت هم راز است ؟ . بنواز: باز " ای اله ی ناز ... با دل من .... " و بساز شکوه استغنا را
سلام بهار ... آتش هم تو را فهمید که به یمن آمدنت در پرستشگاه های دروغین سرد شد و دلهای زمستان زده ی جاهل را به گرمای عشقت تازه کرد
سلام عشق .. زمین هم منتظرت بود که طاقهای طواغیتش را شکست خواب سلاطینش را آشفت و دریای جهالتش را خشکاند تا... عمارت مهر تو در دلها بنا شود
سلام بت شکن ... کعبه هم تو را می خواست ناصبور و دلخسته از میزبانی بت ها آب و جارو کرد ... بعد از فروافتادن اصنام تا آیینه ی انعکاس نور تو در آسمان باشد
ای ستوده .. ای بشکوه با آسمانیان چه گفتی که به زمینی شدنت راضی شدند شاید معراج را وعده کردی و روح الامین را ... که فقط حامل وحی نیست که فیض تو را هم به آسمان خواهد برد
ابلیس اما ... فرو ماند که باهدیه شدنت به زمین از هفت آسمان محروم شد و این هدیه ی تو به آسمان بود
والا پیامبر محمد ( ص ) به نام تو .... و خدایی که تو را آفرید
بر نیــزه قــرآن را شنیدی گریه کردی اشک خدا را هم که دیدی گریه کردی ای شــاهــد زیـبـاتـرین روی شــهادت هرگوشه ای دیدی شهیدی گریه کردی هفتــاد و دو مـاه و ســتاره سرخ گونه از آسـمان عشـق چیدی... گریه کردی آن غنچه های ریـختـه از بــارش ظلم گلدسته کردی ...پروریدی گریه کردی شــام غریبــان گریــه را آغـاز کردی تا شـام ... نـه ، تا آرمیدی گریه کردی وقتی که دیــدی گوش ها نـامحرمانـند لحـن دعــا را بـرگـزیـدی گریه کردی می ترسم ازقلب صبورت ... قل هوالله این رنج را تنها کشیدی ؟ گریـه کردی
.............. نذر گریه های امام علی بن الحسین ( ع )