آمار مطالب

کل مطالب : 190
کل نظرات : 36

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 190
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : رضا محمدصالحی
تاریخ : 30 / 10 / 1396
نظرات

 

نمی شناسمت ای آشنای بی احساس
منی که می روم از جمع ِمای بی احساس
 
عقاب زخمی روحم در آسمان ِ خیال
گشوده بال ِطلب در هوای بی احساس
 
کمی ترانه  بنوشانم از لبان ِغزل
اثر نمی کند امشب دعای بی احساس
 
مسیحم و َپرِشالم  پُراز پرستوهاست
مرا دوباره بخوان در عشای بی احساس 
 
مرا دوباره بخوان بی هراس و باورمند
ز بای بسمل من تا به یای بی احساس 
 
سرود مینوی زرتشت با دلم می گفت
به سر رسیده زمان ِ خدای بی احساس
 
هزار صفحه نوشتم هزار پرده درید
نمی شناسمت ای آشنای بی احساس
(رضا محمدصالحی) 
تعداد بازدید از این مطلب: 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : رضا محمدصالحی
تاریخ : 30 / 10 / 1396
نظرات

 

 

نیامدی ، سر ِ این غصه باز می ماند   
نگاه منتظرم در حجاز می ماند
 
نیامدی ، سر عُمرم  فرود آمده لیک
در آرزوی تو سر ، بر فراز می ماند
 
هنوز ناز تو را می خرند ملت ِعشق
دل رمیده ی ما ، در نیاز می ماند
 
دلی که سمت غم ات عاشقانه مایل شد
دچار ِ دائم ِ  سوز و گداز می ماند
 
همین که چشم تو رنگی ز آسمان دارد
همین که عمق نگاهت به راز می ماند- 
 
برای عاشقی و دل سپردنم کافی است
به لوح زندگی این امتیاز ، می ماند
 
بیا که بی تو بهارم نمی رسد از راه
بیا که بی تو زمستان دراز می ماند 
( رضا محمدصالحی)  

تعداد بازدید از این مطلب: 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : رضا محمدصالحی
تاریخ : 3 / 10 / 1396
نظرات

 

تعبیر خوابم را نمی فهمم
انگاره های قصه ای موهوم
شاید همین امشب تو را کشتم
دیو سیپید شعرهای شوم
 
شاید که هشیارانه  برچیدم
از خواب هایم رد پایت را
امشب شرابت را نمی نوشم
بردار از پیشم عطایت را
 
این ماجرای آخرین رؤیام
در خوان چندم بود می دانی ؟
در قصه ام حاضر نشو امشب
شاید بمیری زود... می دانی ؟
 
تعبیر رؤیاهام وارونه است
دیوانگی قانون ندارد هان ؟!
اینبار شاید کشته ام خود را
این قتل که مظنون ندارد هان !؟
 
تعبیر خوابم را که می گوید ؟   
زیبای من در کنج زندان است
این روزها در متن هرخوابی
صد راوی پتیاره پنهان است
 
حالا من و باران و بی چتری
اندوه پاییزی سراسر زرد    
امشب همین لولی وش مغموم
کز می کند کنج اتاقی سرد  
 
فردا کدامین جوخه آماده است ؟
در رهگذار ِ قصه مصلوبم
تعبیر خوابم را نمی فهمم  !
اما به جان عشق ، من خوبم
تعداد بازدید از این مطلب: 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


(جوشش طبع من و وصف نگاهت غزل است/ غزلم گر می وصل تو بنوشد عشق است.) - اقتباس از مطالب ( اشعار ) سایت ، با ذکر منبع و نام شاعر بلامانع است .


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود