خانمی که به عیادت ایشان رفته بود گزارش بدی را به من داد و من فورن دستور دادم 500 هزار توان به ایشان پرداخت شود.
و پس از آن مرتب ماهیانه بین 500 هزار تومان تا یک میلیون برایش می فرستادم و سعی کردم وی را راضی کنم به نزد پدر مادرش به قیر کازرین برود و موفق به این امر شدم.
تا همین چند روز پیش مرتب برایش پول می فرستادم و با همسرم صحبت کرده بودم تابستان بنا به خواسته خود خانم بحرینی که در روستای مجاور شهرشان منزل حیاط داری را به مبلغ 30 میلیون البته با بازسازی دیده بود را برایش خریداری کنیم.
که امروز متوجه شدم ایشان جزو سپاه شعال ها شده و از پشت چنان خنجری به من زد که فریادم به آسمان رفت و توضیح این داستان باشد برای بعد.
شخصیت شعری این خانم و کامنت ها یش با شخصیت اجتماعی اش خیلی فرق دارد که جای تأسف است.
در فرصت بعدی خدمت شما از ماجرای خود بیشتر خواهم گفت
در پناه خدا پاسخ:سلام و عرض ادب جناب خراسانی
نمی دانستم در سایت نو مسدود شده اید ... به هر حال از مسائلی که فرمودید اصلن سر در نمی آورم ... و باور کنید به شدت از حاشیه پروا می کنم
امیدوارم حق به حقدار برسد
نمی دانم پیام دوم ارسال گردید یانه من دوباره شعر را ارسال می کنم:
دیدی آخـر کـه خـدا یاور ما بـود...!!، نبود؟!
دستِ مَکار...، گشـود و ز رُخَش آب زدود!!
تِرمَکـی هـا...، به غـم و فاجـعه، بَـرپا بودند
بابِ عـزّت که خــداوند...، به رویـم بگشـود
سـاقیا باده بیـاور...، من و ایـن شعرِ کهن
که ادب...، شعرِ خـوشِ طارقِ ما را بسـتود
من و مُرداب و دو صد جنگلِ احساسِ درخت
به دعایم شـده برپای...، علی رَغمِ حسـود
خــانه بی دُخـت، خدایا کـه جهنـــم باشــد
دختـرانم برسان...، با غزل و شعر و سـرود
طـــارقم...، آی تحجــر زده ی حاصــلِ بُخـل
زهـره آورده چو حافظ...، به منَ ش باز درود
تِرمَک . [ ت ِ م َ ] (اِ) بمعنی قساوت باشد و آن، آن است که چون زحمتی بدیگری برسد بر او آسان گذرد! و در او رَحم و شفقت نباشد. (برهان ). قساوت و سخت دلی و عدمِ رَحم و شفقت . (ناظم الاطباء)
سلام دوست عزیز وبلاگ شما بسیار عالی بود !
من از شما دعوت میکنم به بهترین انجمن نوجوونا عضو بشید و اگه فعالیتتون خوب بود مدیر میشید
انجمن نو پاست و به کاربرو مدیر فعال نیاز داره